حرفای یواشکی یک خانم حسابدار

اینجا مینویسم از زائده توهمات و تخیلات مغزم .

حرفای یواشکی یک خانم حسابدار

اینجا مینویسم از زائده توهمات و تخیلات مغزم .

برایم آشنایی

یه چن روزی میشه که نمی دونم چم شده!! کلافم و هیچ کاریم نمی تونم انجام بدم.

شایدم خسته م

شاید باور نکنی ولی به مدت یه هفته ای میشه که وبلاگهای قدیمی رو هزار بار خوندم. دوستای قدیمی که برام کامنت گذاشتن رو هم هزار بار خوندم و هر بار برام تازگی داره.

وبلاگهای به روز شده میخونم و جالبه اسم بعضیاشون برام تکراری میشه انگار قبلا آشنا بودیم.

بی هوا به وبلاگشون میرم و مطالبشون که ادامه دار باشه پیگیری میکنم. همه یه غمی دارن، کمتر کسی هستن که شاد باشه (از لحاظ اقتصاد و گرونی میگما)

جالبه آمار افرادی که تازه فارغ شدن (یا نویسنده پدر بوده یا مادر بچه) بیشتره

آمار بعدی مربوط به افرادیه که ارشد دارن و بکوب مشغول پایان نامه هستن

آمار کمی هستش که بیکار و اینا هستن

یه جمله خیلی برام قشنگ بود:

روی بعضیا باید برچسب زد: تست شد....... ادم نیست!

نظرات 2 + ارسال نظر

اونوقت بیکارو اینا تو یه دسته جدا محوب میشن که شامل همه میشه الا تازه فارغ شده ها و ارشدیا؟

بلی بلی
این همون مورده که تو گزینه ها نیست و شامل و غیره میشه

حسام 1392/06/24 ساعت 14:40

ما جزو آمار کمیه بودیما..

نه بابا شما اوج مشغله کاریتون بود
اصلا وقت نت اومدن نداشتین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد