حرفای یواشکی یک خانم حسابدار

اینجا مینویسم از زائده توهمات و تخیلات مغزم .

حرفای یواشکی یک خانم حسابدار

اینجا مینویسم از زائده توهمات و تخیلات مغزم .

سیر شدم ...

+ اوووووووووووم بوس رو لپات ، چه خوشمزه بود دیگه سیر شدم

مامانش میگه بیا غذا بخور وگرنه مریض میشی

مامانشو بوسیده میگه اووووووووووووووم چه خوشمزه بود دیگه سیر شد

و مامانش

-------------------

بچه اصلا جنبه نداره باهاش شوخی کنی. نخ سوزن وقتی توپولوفی باشه

نظرات 5 + ارسال نظر

از خاطره جیب های من را پر کن
بر چتر شکسته ی دلم شُرشُر کن

من خانه ی گرم و کوچکی می خواهم
ای عشق بیا نان مرا آجر کن

چیکار به نون تافتون شما دارم
یه لقمه هست دور هم با نون و پنیر اینا سرو میکنیم

بچس دیگه...زود یاد میگیره
باهاس حواستون باشه هرچی رو جلوش نگید

عین طوطی یاد میگیره

div0one 1391/11/27 ساعت 19:13 http://dokhi-luti.blogsky.com

خب راس گفته لابد بچه! بهش چسبیده!

حسام 1392/06/24 ساعت 14:35

نخ سوزن وقتی توپولوفی باشه

این که گفتی یعنی چه؟

نخ سوزن ینی مخصوصا
توپولوفی ینی تپل باشه دیگه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد