همون دیروز (جمعه) بود که بالاخره ازمون استخدامی اداره امور مالیاتی برگزار شد. نصف شهر اومده بودن واس ازمونی که فقط سه نفر رو میخاستن.
همون ابتدای ازمون تطبیق کارت و بازدید بدنی شدیم اونم چه بازدید بدنی، قشنگ بازدید شدیم رفت.
از پله ها که بالا رفتیم یه آقایی اومد و گفت خانوم اینا بازدید بدنی شدن؟؟ تو دلم گفتم نه توام بیا بازدید کن، بی تربیت بود همش چش هیزی میکرد. بیخیال خدایا ببخش نمیخاستم غیبت شه
هوا ناجوانمردانه گرم بود و دنبال مراقبی بودم که بره و پنجره رو باز کنه ولی متاسفانه فرصت پیش نیاومد. سوالها توزیع شد، سوالات عمومی رو بهتر جواب دادم ولی معارفش اصلا اون چیزی نبود که فکرشو میکردم و بعدش سوالات تخصصی!!!!
وای وای نگو چه سوالات سختی بود همون سر جلسه یخ کردم بدجوری.
کلا سه نفر رو میخواستن!؟
خو دونفر که از فامیلاشونه! کلا یکی رو میخوان دیگه!!
نه دیگه اون سه نفر نکته انحرافی بود. کلا 18 رو قبل ازمون استخدام کرده بودن
جانا ! ترا که گفت که احوال ما مپرس
بیگانه گرد و قصه ی هیچ اشنا مپرس
زانجا که لطف شامل و خلق کریم تست
جرم گذشته عفو کن و ماجرا مپرس
خواهی که روشنت شود احوال سوز من
از شمع پرس قصه زباد هوا مپرس
هیچ اگهی ز عالم درویشی اش نبود
انکس که با تو گفت که درویش را مپرس
در دفتر طبیب خرد ،باب عشق نیست
از لوح سینه محو کن و نام ما مپرس
ما قصه ی سکندر و دارا نخوانده ایم
از ما به جز حکایت مهر و وفا مپرس
بہ کبـریـت نیازﮯ نیـست...
سیگـارم را بـر لبـم میگـذارم...
و بـہ בرבهـایـم فکـر میـکنـم
خوבش آتـش میگیـرد
قبول نشدی؟یا مصاحبه رسیدی و بعد رد شدی؟
نه همون اول بسمه اله رد شدم
ینی وقتی جواب اومد فقط اسم 3نفر رو گذاشته بودن