توضیح نمیخام

دلم اصلا زبون آدمیزاد حالیش نیس. حرف، حرف خودشه انگاری مرغش یه پا داره. بهانه گیری میکنه.

 واقعا اگه جلو دستم باشه، با کمربند به جونش میافتم که دیگه رو حرف من حرف نزنه و بگه چشم.

تا اینکه تو موقعیت قرار گرفت و به یک نتیجه منطقی و حساب شده، رسید.

 کلا دیدش نسبت به مجموعه  عوض شد

این مجموعه تهی رو یه مجموعه واحد میدید. بس که دلمون ریاضیش ضعیف بود

خدا کنه بچه بازی در نیاره چون اینار بدجور تنبیه میشه

گفته باشم که همه شاهد باشن

----------------------

پ.ن:

نه خوشم اومد کار خودم درسته