حرفای یواشکی یک خانم حسابدار

اینجا مینویسم از زائده توهمات و تخیلات مغزم .

حرفای یواشکی یک خانم حسابدار

اینجا مینویسم از زائده توهمات و تخیلات مغزم .

آرزوم کجا رفت!!!!!!!

بچه که بودم (ینی خیلی بچه تر از الانم) هر چی ارزو که به ذهنم میرسید رو فورا سوار بر قاصدک ها چنان فوووت میکردم که بره اون بالا بالاها و برسه دست اوس کریم
ولی به گمونم یه جایی گیر کرده یا به گمونم گم و گور شده وگرنه اصلا امکان نداره با اون همه  فوووتی که زدم، دست خدا نرسیده باشه


نظرات 3 + ارسال نظر

من موندم چطوری این موشکا و ماهواره ها میتونن از این لایه آلودگی بگذرن برسن به جو خارج از زمین!
از دو تا پر قاصدک چه توقعی داری؟

ینی توقع نداشته باشم

چرا بابا خدا بزرگه یه موقع دیدی اون از پشت آلودگی ها اومد قاصدکتو گرفت!
تو همیشه منتظر جوابش باش!!!!

بله دیگه منم منتظرم که ببینم خدا کی قاصدکمو میبینه

فری 1392/01/28 ساعت 15:50

الان یعنی خواستی با عکسایی که من با موبایلم با اون کیفیت گرفتم رقابت کنی؟! عمرا!

نه بابا با دوربین آجیم عکس گرفتم
گوشی منم حال خوشی نداره
میخای عکس بگیری ، ذوق مرگ میشه و هنگ میکنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد