حرفای یواشکی یک خانم حسابدار

اینجا مینویسم از زائده توهمات و تخیلات مغزم .

حرفای یواشکی یک خانم حسابدار

اینجا مینویسم از زائده توهمات و تخیلات مغزم .

میخام دوباره متولد بشم

اگه دست خودم بودم که دوس داشتم دوباره از نو شروع کنم، ینی تازه متولد بشم

اعتیاد و معتاد بودن فقط معتاد به مواد مخدر و مواد الکلی نیس. می تونه به هر چیز یا هر اینسانی باشه

من ناخواسته معتادش شدم.

از دیروز تصمیم قطعی گرفتم که ترکش کنم، چون میدونم کلی ضرر برام داره چرا دیگه ادامه ش بدم.

حالا نمی دونم چن وقت بگذره می تونم ترکش کنمو به قول این معتادا وقتی پاک پاک شدم (ینی فیلمان یاد هنوستان نکند) جشن بگیرم.

ولی من می تونم، کار نشد نداره

نظرات 4 + ارسال نظر
حاجی 1392/04/18 ساعت 09:37

چه عرض کنم؟!
همینه دیگه
مام یه همچین درگیری با خودمون داریم

خیلی وحشتناکه

خودم 1392/04/18 ساعت 12:44 http://porpot.blogsky.com

حالا طرف کی هست؟

خودم این طرف و ذهن کثیفم اون طرف دیگست

حرفت را
بر خود می کشم و گرم می شوم
یخبندان چنان است
که دو پنگوئن در من راه می روند
و سپاسم می گویند...


سلام سوما جان

سلام کاوه جان خوبی؟
حالا چرا دو تا پنگوئن؟ تو فیلم یخبندان ها خیلی پنگوئن های عاشق هست:))

حسام 1392/04/19 ساعت 17:10

ما می توانیم..

اون که بله
صد در صد
من ییییک اراده چیزی دارم:))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد