خدا من تو بهترین فصل که پاییز و تو بهترین ماه که آبان باشه با کلی نمک و خوشکلی به خانوادم هدیه داد و قبل اینکه منو با لک لک ها بفرسته ، لوپمو بوسید که سرانجامش چال لوپ شد
ادامه...
من میذارمش بعدا سر فرصت میخورم.
اینطوری لشتیاقم به خوردنش بیشتر هم هست. چون دوباره گشنمه و یدونه بیشتر هم بیسکوئیت نیست.
همیشه راهی برای خوشحال کردن یه بیسکوئیت تنها و بی کس هست.
وای چقد رمانتیک و با ایحساس
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
دروقع اون بیسکوییت آخری فشار تمام بالایی ها را تحمل می کنه و سابیده میشه.هَی سابیده میشه...
امّا بازم هستند کسایی که ته مونده های بیکوییت را می ریزن کف دستشون و فورت می کشن.
آره.اینجوریاس.
یکی یه دونه اس اون یه نفر
ای جونم
من میذارمش بعدا سر فرصت میخورم.

اینطوری لشتیاقم به خوردنش بیشتر هم هست. چون دوباره گشنمه و یدونه بیشتر هم بیسکوئیت نیست.
همیشه راهی برای خوشحال کردن یه بیسکوئیت تنها و بی کس هست.
وای چقد رمانتیک و با ایحساس