حرفای یواشکی یک خانم حسابدار

اینجا مینویسم از زائده توهمات و تخیلات مغزم .

حرفای یواشکی یک خانم حسابدار

اینجا مینویسم از زائده توهمات و تخیلات مغزم .

طریقه پنهان کردن لیست دوستان در فیسی

من اصلا هیچی نمی گم چنان تو شکل توضیح دادم که جای شبه ای باقی نمی مونه

حالا اگه بازم سوالی داشتین بپرسید

ندانستن عیب نیس نپرسیدن عیب هست:)

اینجا رو کلیک کنید

نظرات 6 + ارسال نظر

پدرم می‌گفت:
«یک موی تو را به دنیا نمی‌دهم.»
و هر ماه مرا به سلمانی می‌برد!

راستی قضیه این پست رمز دار چیه؟؟

مگه غریبه داریم که رمز گذاشتی؟؟!!

نه یه پست +18 بود
هر کی رمز رو خواست باید شناسنامه بیاره

بعله
اینم حرفی


و شیخ و مریدان نعره ها بزدندی و به سرعت محل را ترک گفتندی...

یا شیخ الان حکمت این نیشخند شما چیه:))


بسی حکمت ها داشتندی...


باید شیخ باشی تا بدونی!!!

ما که شیخ نیستیم
حالا یا شیخ لطفی بفرما و در گوش مبارک زمزمه بفرمایید

از این به بعد سنگ صبورم نمی شوی
ماه بلند برکه‌ی شورم نمی شوی

این رودخانه ماهی قرمز! مبارکت
قانع اگر به تنگ بلورم نمی شوی

نه بخدا
تو این دوره زمونه کدوم دختریه که رو کاغذ و مقوا زندگی کرده
نیست دیگه

حسام 1392/10/10 ساعت 12:48

ما از این قرطی بازیا بلد نیستیم..

پس دیگه هیچی
بیخیال شید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد