حرفای یواشکی یک خانم حسابدار

اینجا مینویسم از زائده توهمات و تخیلات مغزم .

حرفای یواشکی یک خانم حسابدار

اینجا مینویسم از زائده توهمات و تخیلات مغزم .

بازم دلم گرفته

یه دونه خواب یه ربع ساعتی چقدر می تونه حال آدمو عوض کنه؟!!

دقیقا یادمه دیشب بعد اینکه آب خوردم و خوابیدم و تا موقعی که بیدار شدم، همش یه ربع ساعت طول کشید ولی تعریف کردن خوابم، خودش 3ساعت طول میکشه

اصلا باورم نمیشه اون همه اتفاق رو تو یه ربع ساعت دیدم

تو خواب یکی رو دیدم که تو قلب خودم، با دستای خودم کشتمش ولی بود و میدیدمش

همش میخندید و من از خنده هاش عذاب میکشیدم و احساس میکردم داره مسخرم میکنه

حتی تو خواب هم ولم نمیکنه

کاش میشد هیچ وقت برنگرده

-------------------

پ.ن:

این روزا عجب خابایی میبینم من:|

نظرات 3 + ارسال نظر

یه وقتایی که چای تازه دم را
بی‌ هوا دو تا می‌ریزی...

آخ جون
من عاشق این چای هایی هستم که میگی
حالا فکرشو بکن که هوا هم سرد باشه...
به به

کشتید ولی داشت می خندید؟این یعنی شما از کسی دلخور هستید ولی اون شخص متوجه نیست

متوجه شده ولی تو خواب هستش که دست از سر کچل ما بر نمی داره

پسرک 1392/10/20 ساعت 17:51

سلام
اونوقت چجوری توی قلبتون کشتینش؟؟؟
شایدم قبل خواب کشتینش و حالا توی خواب دیدینش که بهتون میخنده

خب این یه چیزه طبیعیه ...
وقتی کسی رو میکشین عذاب وجدان میگیرید
و ممکنه توی خواب ببینیدش
رمان جنایات و مکافات رو بخونید

منم خواب زیاد میبینم
هیچکدومشم تعبیر نشد
بیشتر خوابها از افکار روزانه سرچشمه میگیره

نه دیگه
دیگه قاتل نیستم
کشتمش ینی بی محلش کردم و گذاشتم تو خاطره ها
ولی هر وقت که میاد تو خوابم بهم میخنده
نمی دونم شاید حالش خوب نیس و یا اتفاقی براش پیش اومده
جالبه اصلا برام مهم نیس که چه بلایی سرش اومده یا میاد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد