بعد از یکی، دو سال، امروز خواستیم یه سر بریم ارزش افزوده که ببینیم اوضاع و احوالات شرکتمون در چه حالت باحالی قرار گرفته!...
خیابون وکیل یه خیابونی یکطرفه هستش که مجبوری پیاده بری و منم واس اینکه کلی کار داشتم مجبور شدم که سریع تر برم.
ساختمون ارزش افزوده یه ساختمون مسکونی (خونه) بود که ... همین دیگه "که" نداره دیگه

همین که دیدم در باز هستش مستقیم و سریع از پله ها رفتم بالا که...
چشمتون روز بد نبینه که ...
بگو چی دیدم!!!؟؟؟
یه پسر با شلوارک دیدم که تو راهرو (گویا با دوز دخترش میحرفید) با گوشی حرف میزنه
منم چشام خشک شد و گفتم ببخشید ارزش افزوده تعطیل شده؟؟ گفت نه اینجاست نیست حالا بفرمایید داخل
منم که وحشت زده از پله ها سریع اومدم بیرون و اونجا رو ترک کردم وقتی به سر در ساختمون نیگا کردم ، دیدم که نوشته خوابگاه پسرانه
حالا فکرش رو بکن که مستقیم میرفتم تو اتاق پسرا


جالبه ما هزار تا مسئول و مراقب داشتیم ولی اینجا مکانی بود بی صاحاب
چه پررو هم بوده گفته بیا داخل!!!!
مرد هم مردای قدیم
سبیل نداری نداشته باش
شلوار بخوره تو سرت
حداقل غیرت داشته باش
حالم از اینا بهم میخوره
ساعت به وقت همیشگی: جمعه 10:10صبح
کدوم شلوار رو میگی؟
حالا خودتو زیاد ناراحت نکن
عیب نداره
شاید خواسته مهمون داری کنه و یه تعارف زده که قهوه ای چیزی در محضر حضورشان باشیم
همونکه شلوارک پاش بوده
آخه جالبیش اینه اینا فقط با خانوما مهربونن
اگر من بودم
میگفت ببخشید کی به شما گفته بیاید تو؟
بفرمائید بیرون
ساعت به وقت همیشگی: 02:44




شما نباید تابلو سر در رو نیگا کنی
من عاشق شدم، شما چی؟
عجب!
بله دیگه