چنان عمیق به اسناد نیگا میکردم که خودمو تو اتاق حس نمی کردم. (حالا بماند چه مشکلات روحی داشتم)
بعدش یکی از همکارا رو دیدم که بلند شد ولی دیگه هیچی رو متوجه نشدم تا اینکه از ته دلش جیــــــــــــــــــــــــــــغ کشید و اسم منو صدا زد
منم از دنیا بی خبر، بدون اینکه برگردم و ببینم که چی شده، از جام بلند شدم و چنان جیغ کشیدم که سالن کنفرانس رو گذاشتم رو سرم
تصورم این بود که خانم خنگ از جاش بلند شده و رو سر من یه جک و جونوری دیده که منو صدا زده
حالا منو با دمپایی اسفنجی تصور کنید که بدو بدو از پشت صندلی های کنفرانس میدویدم. از طرفی هم کف سالن سرامیک بود. واس یه لحظه پام پیچ خورد و افتادم رو زمین
خدا خیرش بده با این فیلم امروزش. کلا بلوتوث شدیم و رفت
وقتی اوضاع روبراه شد فهمیدم که یه عنکبوت کوچولو یا یه بچه رتیل کوچولو لای سندها بود و همون جوری شد که تصور کردین
خلاصه معلوم نشد که عنکبوت بود یا رتیل!!!!!!! رتیل بود چونکه پاهاش ضخیم بود ولی به عنکبوت هم شبیه بود چون اندازه نصف کف دست بود
نصف عمر شدم و قلبم ریخت
منم که حساس و ضعیف
سلام
دنیا به این ترسناکی
از عنکبوت ترسیدین؟
باید از آدما ترسید
از آدما
عنکبوت نبود
حد فاصل عنکبوت و رتیل بود
من اخه تو این دنیا نبودم بخاطر همینه از جیغ اون دختره ترسىدم
من از شما بیشتر میترسم . از سایه خودم میترسم.بدجوری شکاک شدم
فک میکنم فلانی باشی
پس لو رفتم
نترسین
راحت باشین
باشه نمیترسم