امروز موقع برگشتن از سر کار بودیم که یکی از خانوما ماشین آورده بود و اصرار داشت که همکارا برن ، اونوقت ما بریم
وقتی دلیل رو پرسیدم گفت که دوس نداره جلو همکارا رانندگی کنه و به من اصرار کرد که من ماشین رو برونم
من که خدای ادعا و شجاعت، قبول کردم
البته چون اصرار کرد منم قبول کردم
اون خانومه هزار تا صلوات و اینا خوند و ماشین روشن شد. کلا فراموش کرده بودم که ماشین چه جوری روشن میشه ولی به روی خودم نیاوردم
دنده عقب زدم که ماشین رو از پارک بیارم بیرون ، یهویی یه دونه اینسان پشت ماشین بود و منم از هول پامو از رو پدال کلاج بالا بردم و اینطوری شد که ماشین در عرض خیابون خاموش شد
حالا منو در عرض خیابون در حالت خاموشی ببینید که همکارای دیگه فکر میکردن من خیلی دیگه چیـــــــــــــزم و اصرار میکردن که بفرمایید و شما اول حرکت کنید
دوس داشتم تو اون موقع بخار بشم و برم هوا
جالبه تو اون موقع جیغ میزدم که پدال ترمز کدومه
خلاصه به خیر گذشت و تونستم ماشین رو تا دم خیابون اصلی بیارم و مشکلی پیش نیاد
حالا اون خانومه میگفت پشت گوش ت رو دیدی ماشین منو هم دیدی
سلام
فکر کنم منم یه جور خانم باشم
ینی شمام بله
