بعد از کلی جلو عقب افتادن (ای بی تربیت چقد مغزت چیز داره) ینی به تعویق افتادن ازمون دیگه
خلاصه امروز روز موعود فرا رسید و قرار شد که دانشگاه سه راه ادب برگزار بشه ولی بازم طبق مسخره بازیشون بازم تغییر کرد و به سعدی منتقل شده و اینطوری شد که همه خودشونو به دانشگاه شهرک سعدی رسوندن
منم وقتی سه راه ادب رسیدم که جلو دانشگاه تا چشم کار میکرد پسر بود و پسر
هیچی دیگه یه گوشه واستاده بودم که ببینم چه خبره
یه دفعه یه پسری اومد جلو و گفت خانوم ازمون شما سعدی برگزار میشه. منم پش چش نازک کردم (تو دلم گفتم ازم خوشش اومده حتما این همون شاهزاده سوار بر اسب سپیده که از اسب پیاده شده) و بعدش گفتم نخیر همین جا برگزار میشه ببین تو کارت آزمون هم نوشته سه راه ادبه. پسره گفت بخدا سعدیه، من وظیفه خودمو دونستم که خبر بدم.
به دلم بد افتاد که خبریه. رفتم از نگهبون دانشگاه پرسیدم و اوشون هم تایید کرد. موقع رفتن از جلو مسیر اون پسره رد شدم و تشکر کردم و اوشون گفت دیدی راست گفتم و منم عادی رد شدم و بهش رو ندادم
الان پشیمون شدم که ازش نپرسیدم که اسبش رو کجا گذاشته که من بد برخورد کردم
خدایا خودت ببخش دیگه. هزار بار گفتم منو تو موقعیت قرار نده دیگه
از بحث اصلی کلی فاصله گرفتم اصلا نمی دونم چی میخاستم بگم. اهان ازمون شروع شد و به سلامتی تموم شد. همین دیگه
ولی نه جدی احساسِ حقیقیم بهم میگه که مرحله اول ینی سه برابر تکمیل ظرفیت حتما قبول میشم و نتیجه اش 92/12/5 هستش
اگه یادم رفت حتما یادآوری کنید
بازم شوور .....
بابا هرکی میاد طرفتون که شاهزاده نیست
ممکنه دزدی چیزی باشه!
خلاصه از ما گفتن
انشاالله که قبول میشید
و خبرشو میدین
فقط از همین الان برید بسیج عضو فعال بشید
چادری هم بشید
نماز جمعه هم شرکت کنید
توضیح المسائل رو هم بخونید!
پسرک جان چرا شما مغزت چیز داره؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!


مگه هر کی سوار اسب سپید بشه شووره شاید به قول خودتون دزدی چیزی باشه
با آبروی مسلمان بازی نکن لطفا
ان شالا خدا از دهنت بشنوه
من خودم همیشه نماز جماعت شرکت میکنم
ناخن هامو کوتاه میکنم. چادر مشکل لبنانی میپوشم
لاک که اصلا نمی زنم اونی هم گذاشتم تو عکسه، مال خودم نبودااااا
مغز من چیز دارد آخر
خواهرم شما قبولی
انشاالله تعالی
....
این تسبیح من کجاست
مرسی
ممنون ازین همه انرژی مثبت