روز سه شنبه که راهی کرمانشاه شدیم و بالاخره به سلامت رسیدیم و ضربتی و بدون استراحت به آب منطقه ای رفتیم و شروع به کار کردیم
مسئول بایگانش ادم بداخلاق و خشنی بود و صد البته ادم هیز:))
نهار که هیچی و بالاخره اینکه عصری با همکارا رفتیم خیابان مصدق و گالاژ و اخرش نوبهار و اونجا یک بستنی خوردیم که بیا و ببین
واقعا کرمانشاه بزرگ شده بود و اینکه تموم اجناسش هم گرون تر
چهارشنبه هم رفتیم سرکار و بعد از ظهرش بازم مصدق و گاراژ و نوبهار ولی اینبار اون طرف خیابونش
جالبه وقتی هوا رو به تاریکی میرفت هر چی پسر خوشکل و خوش قد و بالا بود می اومد بیرون ولی بماند که چییییییییییییی کشیدیم با این پسرای سریششون
نمی دونم از کجا می فهمیدن که ما کجایی هستیم با وجودیکه یه کلمه هم حرف نمی زدیم
ولی نشد که ازونجا سوغاتی بیارم
روز پنج شنبه هم رفتیم طاق بستان و کلی عکس گرفتیم و سرآخر هم کباب کوبیده ای زدیم که جاتون خالی بود
سلام خوشم از کرمانشاه و آدمای اونجا نمیاد
ادم خوب هم دارن دو تا از دوستای صمیمی خدمتم کرمانشاهی بودن واقعا با اشنا شدن با اونا به کرمانشاه امیدوار شدم
ولی اکثرا باب میلم نیستن
حالمو بد میکنن
سوغاتیش چیه کاک یا نون برنجی بخوری خفه میشی هنوز پایین نرفته گیر میکنه توی گلوی آدم
طاق بستان رو نرفم من ولی دوستام اکثرا رفتن و عکس گرفتن چون خوشم نمی اومد از شهرشون و ادماش
خوب اگه من کرمانشاهی باشم چی؟؟؟؟
بازم نظرت اینه که بد هستن
درسته یه کم بد هستن ولی آدمای خوب هم داره ولی باس دقت کنی
ولی در کل ازشون دوری کن چون دودره باز هستن
بسلامتی..
سلامت باشین
شومام بچه کرمانشان هستی
بچه کرمانشاه
آره دو دره باز هستن خوب شناختی شون
علاوه بر حسابدار نمونه ای بودن , ادم شناسم هستی ولی اونا اادم نیستن خوووووو البته خیلی هاشون نه همشون
Eeeee واااا
امین جان این چه حرفیه
همه جای ایران سرای من است
درسته با هر کرمانشای که دوست بودم ضربه خوردم این نه که اونا بدن نشون میده من ادم نشدم هنوز