حرفای یواشکی یک خانم حسابدار

اینجا مینویسم از زائده توهمات و تخیلات مغزم .

حرفای یواشکی یک خانم حسابدار

اینجا مینویسم از زائده توهمات و تخیلات مغزم .

:(

امشب ازون شباست که خون به مغزم نمی رسه و حوصله هیچ کسی رو ندارم
نظرات 3 + ارسال نظر
علیرضا 1393/07/26 ساعت 21:31

ایذا

امین 1393/07/27 ساعت 00:57

سلام
لابد زیاد سر پا بودی یکم بگیر بشین خب تا که خون به مغزت برسه و گرنه میدونم خون به پا میشه .


آی خدا از دست تو

امین 1393/07/27 ساعت 23:21

اگه حوصلت برنگشت میخوای خودم یکم از حوصله ام رو بدم به تو , آخه میدونی دوست ندارم بدون حوصله ببینمت , اوهوم

اگه مردم بزارن حوصلم هستش
ولی بدجور رو اعصابم هستن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد