بیا من میگم بزار یه عجیجمی داشته باشیم واس روز مبادا، حداقلش اینه چس ناله هاش مردونه اس به دلم میشینه
بعد از مدتها دوستمو تو فیس بوک دیدم گفتم:
+ سلام خوبی عزیزم؟
- سلام نه والا
+باز چی شده اتفاقی افتاده؟
- نه مگه باید اتفاقی بیافته؟!
+ پس چته؟
- دلم گرفته؟
+چرا؟
- چرا نداره از تنهایی دیگه
+ آخی عزیز دلم این که غصه نداره من پیشتم. خدا رو شکر کن یه نر خر بالا سرت نیس که بهت زور بگه
- من نر خر میخام
+ دیوانه ای بخدا. راستی شلوارتو چیکار کردی کوتاه کردی؟
- توام گیر دادی به این شلوار ما!!! چیکار داری؟
+ دیونه خواستم بحث رو عوض کنم
- آخی عزیز دلم. فردا چه کاره ای؟!
+ مهندسم
- نه بی شوخی!!
+ بعد از ظهر رو بیکارم و در خدمتتم. ببرمت بیرون یه هوا بخوری
- من تا 4کلاس دارم دوس دارم بریم کوه
+ باشه بعد 4بریم ولی نهار رو مهمون شما
- الان که یکم فکر کردم داداشم تنهاست و باید پیشش بمونم, عزیزم کاری نداری بوس
---------------------------
نتیجه گیری: و این چنین شد که حالش خوب شد و احساس تنهایی نکرد.
بعد میگن ادم چرا از نوع خودش دوست نداره واس همین مسخره بازیاست دیگه
از خساست داره میترکه این دوستت!!!!!


حالا اگه دوس پسر داشت دیگه ما رو نمشناخت
نمی دونم این دخترا چرا اینجورین
پسرا بدترن :|
ینی شمام با همدیگه نمیرن کوه- دشتی -صحرایی- کنسرتی؟؟؟