حرفای یواشکی یک خانم حسابدار

اینجا مینویسم از زائده توهمات و تخیلات مغزم .

حرفای یواشکی یک خانم حسابدار

اینجا مینویسم از زائده توهمات و تخیلات مغزم .

من در آن پیدا

ما تو شرکتمون یه آینه یا به اصطلاح من در آن پیدایی داریم که نگو و نپرس

اصلا یه چیزیه

تنها مزیتش اینکه که خیلی تمیز و شیک هستش اصلا ادم فک میکنه یکی شبیه خودش روبروش واستاده

همه ی اینا یه طرف، نوری ملایم و شیکی هم به آینه می تابه که جون میده قشنگ زیر آبروتو ورداری

لامصب زیر آبروتو ورمیداری بدون اینکه چیزی جا بمونه