حرفای یواشکی یک خانم حسابدار

اینجا مینویسم از زائده توهمات و تخیلات مغزم .

حرفای یواشکی یک خانم حسابدار

اینجا مینویسم از زائده توهمات و تخیلات مغزم .

بالاخره شد آنچه که میخاست که بشه

از فارغ التحصیل شدن من تا به الان تقریبا 5سال میگذره و اگه درست حواسم باشه تا حالا 3بار شرکت کردم و متاسفانه چون این سه سال رو فقط شهر خودمون زدم (ظرفیت و پذیرششون کم بوده) قبول نشدم

ولی امروز  بعد از کلی انتظار آخرش غول هویلا رو شکست دادم. ارشد حسابداری قبول شدم حالا بگو کجا؟؟؟؟

ارشد حسابداری اونم واحد سراب آذربایجان شرقی

آذربایجان شرقی کجا و من کجا

همه این داستانا به کنار...

بابام اجازه نمیده که برم

از طرف دیگه هم قول دادن که انتقالی  منو دنبال کنن که بتونم شهر خودمون ادامه بدم

حالا تا ببینیم بعدش چی میشه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد