حرفای یواشکی یک خانم حسابدار

اینجا مینویسم از زائده توهمات و تخیلات مغزم .

حرفای یواشکی یک خانم حسابدار

اینجا مینویسم از زائده توهمات و تخیلات مغزم .

آنچه که بعد از سال 95 تا الان اتفاق افتاد - قسمت 4

اواخر آبان بود که تلگرامو نصب کردمو داشتم تو اکانت هام سرک میکشیدم که چشم به اکانت کیوان افتاد

ازش کلی بی خبر بودم و دوست داشتم که ازش خبر بگیرم ولی می ترسیدم که نکنه با رفتار مناسبی رو برو نشم

دو شب گذشت تا اینکه گفتم حالا یه سلام میکنم یا جواب میده یا نمیده

با یه شماره دیگه شانس خودمو امتحان کردم، براش نوشتم:

+سلام
- سلام ببخشید شما؟

+ من یه آشنام 

- ببخشید من نمیشناسمتون اگه خودتون رو معرفی نمی کنید که بای

+ من ناپلیارم

- ااااااااااااااااااااااااای وای ناپلیار  خوبی؟ سلامتی؟ بخدا خیلی خوشحال شدم ازت بی خبرم از وقتی دلیت اکانت زدی ازت خبری ندارم. کجایی دختر؟

انتظارشو نداشتم که اول بشناسه و دوم اینجوری خوب برخورد کنه و نشستم براش تعریف کردم که چی شد 

اولش ناراحت بود که این انتفاقات برا م افتاده ولی دوم خوشحال بود که...

یه هفته بعد از آشناییمون بود که پدر و مادرم راهی سرزمین کانگروها شدن و منم سرپرست خونه. خرجی دست من بود و مواظب از خواهر و برادرم

به سرم زد که منم واس همیشه برم سرزمین کانگروها و اینطوری شد که دی ماه تو کلاس زبان ثبت نام کردم. کلاس عمومی یکم خر تو خر بود از یه ساعت ، 45 دیقه ش خنده و خاطره

عملا چیزی یاد نمی گرفتم . مجبور شدم کلاس خصوصی بگیرم . از همون موقع کلاس خصوصی میرفتم تا همین دوشنبه هفته گذشته.

مدرسم خبر داد که موسسه رو جابه جا میکنیم و برای من سخت بود که دو کورس ماشین برم که برسم موسسه یکم برام سخت بود

دیروز با کیوان هم یه موسسه سر زدیم و قرار شد که امروز با مدرسش حرف بزنیم ببینم می تونه وقت بزار یا نه

رابطه ام با کیوان بدک نیس. کیوان رو نمی تونم بشناسم، خیلی سخته

نمی دونم چون میدونه من دارم میرم تصمیم گرفته با من ازدواج کنه یا واقعا چی؟

ما هیچ حرف مشترکی نداریم و از هم شناخت ندارم فقط کیوان قربون صدقه بلده که من از قربون صدقه زیاد حالم بهم میخورده

نمی دونم واقعا عشق و محبتش واقعیه یا نه

نه که گفتن دوستت دارم زر مفت و زیادی، ادمی که بخواد واقعا بگه باورم نمیشه

خلاصه اینکه خاطرات تقریبا به روز شده و امروزم که 2خرداده

و خبر آخر اینکه یه هفته دیگه مامان و بابام برمیگردن

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد