حرفای یواشکی یک خانم حسابدار

اینجا مینویسم از زائده توهمات و تخیلات مغزم .

حرفای یواشکی یک خانم حسابدار

اینجا مینویسم از زائده توهمات و تخیلات مغزم .

عناوین یادداشت‌ها

  • یه شماره ای که فهمیدم آشنا نبوده 1391/11/24 20:47
    یه چن وقت پیش یه شماره ای به گوشیم تل میزد و هیچ حرفی نمیزد منم واس خاطر اینکه شماره اش رو بشناسم و جواب ندم، تو گوشیم به اسم سرور یکی از دوستام save کردم. همین جوری گذشت و گذشت تا یه ماه پیش دیدم سرور اس داده و منم تو خیال خودم، این همون سرور هست و به محض اینکه اس دستم میرسید جوابشو میفرستادم(ینی اس عارفانه و معنی...
  • یه ماه جلوتر افتادم 1391/11/24 10:14
    بعضی وقتا پیش اومده که موبایلم خاموش شده (شارژش تموم شده) و وقتی روشنش میکنم میبینم تاریخ و زمانش بهم خورده همین امروز صبح که از خواب بیدار شدم فک میکردم سه شنبه هستش و کلی ذوق مرگی داشتم و وقتی هم اومدم شرکت فک میکردم تو ماه اسفند هستیم و یه هفته دیگه تعطیلات عید شروع میشه زنگ زدم یه شرکتی و خودمو خیلی عصبی نشون دادم...
  • برایم آشنایی 1391/11/24 00:29
    یه چن روزی میشه که نمی دونم چم شده!! کلافم و هیچ کاریم نمی تونم انجام بدم. شایدم خسته م شاید باور نکنی ولی به مدت یه هفته ای میشه که وبلاگهای قدیمی رو هزار بار خوندم. دوستای قدیمی که برام کامنت گذاشتن رو هم هزار بار خوندم و هر بار برام تازگی داره. وبلاگهای به روز شده میخونم و جالبه اسم بعضیاشون برام تکراری میشه انگار...
  • منو تاب دنیا 1391/11/22 20:17
    وقتی دنیا به هر طرفی تابمون میده میخندیدم و خودمونو محکمتر میگیریم ولی وقتی دنیا میگه پیاده شو نوبت نفر بعدیه، چقد سختمونه حالا کی بشه دوباره نوبتمون بشه
  • اگه جای تو بودم... 1391/11/22 12:02
    ینی اگه یه روز مونده باشه که آخر دنیام باشه دوس ندارم جای تو باشم. از جام که بلند شم، یکی جامو میگیره
  • چشای بارونی بابام 1391/11/21 09:01
    وقتی بابام چشاش بارونی میشه دلم ریش میشه اشک بابامو وقتی دیدم که مادرشو از دست داد. ازون به بعد خیلی پیش می اومد که اشک می ریخت. دیشب به تمام آجیام گفت بیاین کارتون دارد و بعدش گفت: - نظر هر کدومتون برام مهمه، از پدر و مادر خود راضی هستین؟ آیا کمبودی داشتین و من بی اراده زدم زیر گریه...
  • انعام به حسابدار 1391/11/19 11:54
    یه دونه پیمانکار داشتیم که خدا وکیلی خیلی بد دهن بود. البته بهش حق میدم چون پولشو میخاست و شرکت هم براش، امروز و فردا داشت تا اینکه دیروز باهاش تسویه حساب کردیم و حسابش تموم شد سر آخر برگشته و ازم کلی عذرخواهی کرده که دست خالی اومده و تو کیفش گشته و یه 5000 تومنی بهم میده و میگه: - بفرمایید! + این چیه؟ - این انعام...
  • قول مردونه 1391/11/15 10:24
    ادم دختر باشه ، تا اینجا هیچ. ولی قول مردونه بده ینی دیگه صد در صد منم دیروز 40150 تومن رو انگار گم کردم و به حساب دانشگاه واریز کردم. امسال میخام مث بچه ادم ارشد قبول شم. نشون به اون نشونی دیشب به خودم قول دادم که قبول شم و یه ذره درس خوندم موقع ثبت نام قیافه این اقاهه رو دیدم خیلی خندم گرفته از دیروز دل درد گرفتم...
  • عوارض بعد کار 1391/11/15 09:52
    ادم وقتی کاری رو انجام میده (بر خلاف میل دیگران) باید پای لرزش هم بشینه و چیزی هم نگه چون هزار تا سرکوفت میزنن که چرا حرف گوش بده نیستی ما هم بینی مبارک رو عملی کردیم و در پی عوارض بعدیش یه کم چاله چوله داره که دکی گفت مشکلی نداره و با تزریق ژل درست میشه دیروز برام یه سرم جهت شستشو و یه اسپری جهت تنفس راحت و اموکسی...
  • بی پول شدیم، خدایا هوامو داشته باش 1391/11/09 10:03
    ما دیگه پول نداریم که اینترنت رو شارژ کنیم و چند وقتی میشه قطع شده نه که نداریم ولی پولشو گذاشتیم واس یه چیزای دیگه خلاصه این بار تقصیر من نشد ولی شرکت فعلا اینترنت داره اوضاع خیلی بدی شده که مشکلات خودم برطرف شد ینی مشکلات در خود حل شده. الان دیگه نمی دونم عاشقی چیه چن شبی میشه که بحمداله سیب زمینی پیشیاری داریم طرز...
  • به این میگن یه کار حسابی 1391/11/07 09:06
    ادم که نباید تو روز تولدت هدیه بده اصلا مزه اش اینه که روزای دیگم سورپرایز داشته باشه همین روز پنج شنبه بود که با یکی از دوستام رفته بودیم بیرون و از جلو مغازه ای موبایل فروشی رد شدیم که چشم به گوشی های موبایل افتاد و یاد آبجی کوچیکم افتاد که از داشتن گوشی خودش می نالید که دکمه هاش از کار افتاده و اینا. منم با تنها...
  • شبا عروسک نباشه خوابش نمیاد 1391/11/04 11:07
    این + منم اون- اینه + خستم دیگه برو بخواب. بوس - چه فایده؟ + چی چه فایده؟ - بوس رو میگم +بوس هزار و یک فایده داره. اول اینکه از رو محبته و دوم اینکه خابای خوب میبینی بازم بگم؟ - باش بوس، بعداً... شب خوش +بوس شب خوش - ینی موافقی؟ + واس چی؟ - همون دیگه + که بیای رو بالشت من بخوابی؟ - بعد اون.. + و پتو رو هم ببری؟ - ای...
  • دنیا چقدره؟ 1391/11/02 11:13
    کاشکی یکی میگفت این دنیایی که میگن : قد دنیا دوست دارم ، چقده؟ ینی خیلی کوچیکه و مثه سلول هستش یا انقد بزرگه که فکر کردن بهش، مغز ادمو هنگ میده چرا بعضیا با بعضی کلمات رو احساسات بعضیا تاب بازی میکنند. اگه خودتو محکم بگیری که اتفاقی نمی افته ولی همین که خودتو شل بگیری، ازون بالا پرت میشی یه جایی حالا یه جایی مهم نیست...
  • امتحان در امتحان 1391/11/02 11:01
    وقتی امتحانم کرد ناراحت شدم خواستم تلافیش، منم امتحانش کنم و گفتم گمشو غافل ازینکه چنان گم شد که دلم برای پیدا شدنش لحظه شماری میکند
  • قطعه اضافی 1391/10/30 11:55
    پرینتر من یه چن مدتی میشد که حالش خوش نبود و همچنین ریبونش تموم شده بود 5شنبه که ریبونش رو شارژ کردن ولی بازم چراغش قرمز بود و کمرنگ میگرفت تا اینکه امروز مهندس شدم و آستین بالا زدم که درستش کنم و یه قطعه اضافی رو کشیدم بیرون و بالاخره درست شد نمی دونم این سازندهاش چرا قطعه اضافی میزارن
  • یه ای دی با چند ای دی 1391/10/22 22:24
    یه سرکاری جالب که بشه یکی رو سرکار گذاشت اینه که به ادرس زیر برید و برای خودتون یه اسم جدید بزارید 1. قدم اول کلیک کنید 2. قدم دوم در قسمت (Aliases) برای خودتون یه اسم جید انتخاب کنید 3. اونوقت در یاهو بخواین باید با ای دی اصلی وارد بشید و وقتی که بخواین با یکی گپ داشته باشید اونوقت اسم رو انتخاب می کنید به همین سادگی
  • یه مریضی مضمن 1391/10/19 20:43
    نمی دونم چه مریضیه که من دارم رئیسمون ازونجایی که یادمه گذشته ای درخشان داشتن و منم نمی دونم چیه که خوشم میاد اذیتش کنم حالا که زن گرفته، به قول معروف ادم شده و قید دخترا رو زده و میخاد وفاداریشو ثابت کنه منم هر دختر با ناز و عشوه ای که میخاد با یکی از شرکا حرف بزنه فورا به اوشون ارتباط میدم و میگم: آقای رئیس یه...
  • من حالم زودتر از ... 1391/10/19 20:36
    من حالم زودتر ازون چیزی که فکرشو میکردم بهتر و رو به راه تر شده خیلی دوس دارم که سر به سر بعضیا بزارم خبرای جالب اینکه بالاخره رئیسمون سر و سامون گرفت و مشغول خرید جهاز واس عروس خانومه والا خدا شانس بده خبر دیگه اینکه خانوم حسود (معماری رو میگم) بالاخره مادر شده و دختر دار شدن. این بود چکیده ای از خبرای این هفته راستی...
  • نبودش رو منتظر نشدم 1391/10/14 11:21
    از وقتی که رفت بدجور حالم گرفته شد. به زمین و زمان بد و بیرا گفتم. البته کلی اتفاقات افتاد و هزار نفر اومدن و رفتن و پند و نصیحتم کردن تا اینکه زیاد ازین ماجرا نگذشته بود که (ینی سه روز) یه دیونه وارد زندگیم شد. نمی دونم کیه و از کجا اومد همش در یه چش بهم زدن بود ولی ارزش اینو داشت که واس فراموش کردن گذشته بشه طاقت...
  • شروع دوباره دیگه مزه نداره 1391/09/29 12:02
    وقتی ادم تموم عشق و علاقشو تو یه تولد یا اغازی یا شروعی با یه نفر ، میزاره وسط دیگه فک میکنه که همینه. حالا فک کن تموم شده ، خدایی هم جرات میخاد و هم حوصله که دوباره شروع کنی ینی بنظرت تو یه شروع جدید می تونه چی باشه، چی بدست میاره؟ با هر پسری که حرف میزنی دم از عاشقی میزنن و اینکه من با بقیه فرق دارم. چه فرقی بین...
  • کی گفته آخر شاهنامه خوش است 1391/07/16 15:46
    کی میگه شاهنامه آخرش خوشه پایان شب سیه نمی دونم چی چیه تقریبا روز جمعه ینی 91/7/14 تولد یک ماهگی بینی عزیزمون بود. زمان میگذره بی آنکه توجه داشته باشیم. حوالی سه شنبه (ینی چند روز قبل از جمعه ) با هزار بدبختی و سر سختی موافقت کردم که دوس جونیمو ببینم اونم وسط کوچه و زیر تیر چراغ برق. نمی دونم چه ادمی هستم که خیلی دوسش...
  • دوران عمل 1391/06/27 20:53
  • قلبم اومد تو مغزم 1391/06/24 11:44
    خواستم شماره ی یه شرکت رو بگیرم که بعد از چند بوق گفت: + 110 بفرمایید - (چشام گردالی شد) آقا ببخشید بخدا میخاستم 118 رو بگیرم نمی دونم چه جوری شد + خانوم مطمئنید؟ - بله بله بخدا، اتفاقی نیافتاده (صدام همینجوری میلرزید) + باشه خلاصه خدمتگذار مردم هستیم - خدا خیرتون بده گوشی رو گذاشتم و نمی دونم که چرا قلبمو گم کرده...
  • زبونی غیر از آدمیزاد 1391/06/01 11:19
    + میگم - میگه - اینو بدون و به همه دوستات هم بگو پسرا در سه حالت ازدواج میکنن1. شرایط زندگی و پولی داشته باشن 2. احساس کمبود کنن و همدم بخان 3. از گند کاری خسته شده باشن + اِاِاِ من خودم میدونم پسرا با کی ازدواج میکنن، با دختری که آفتابه لگن ندیده. نه که پسرا خیلی فرشتن بازم هی من گفتم و هی گفت تا سرم ترکید
  • بدشانسی 1391/05/28 13:24
    میخام بدونم چرا ما این همه بدشانسیم خیر سرمون امروز عمل داشتیم ولی واس این عید رمضان اینا لغو شد دکتر هم تشریف بردن آنتالیا واس تعطیلات پولا رو بردن واس خوش گذرونی و ما اینجا غصه میخوریم
  • انتظار 1391/05/25 14:38
    بالاخره بعد از کلی سال موفق شدم که مامی رو راضی کنم که مجوز عمل بینی رو صادر کنه همه کاراش تموم شده از نوار قلب و عکس تمام رخ و نیم رخ گرفته تا آزمایشات و این حرفا خیلی سخته ادم لحظه شماری کنه تا شنبه 91/5/29 انگار یک ساله یه عکس نیم رخ میزارم بعد از عمل هم یه عکس تمام رخ میزارم
  • تولد دوباره عشقمون مبارک 1391/05/21 15:01
  • 2 1391/05/14 22:34
    میخام بدونم مردی که زن و بچه داره چرا یه دختر رو میبینه بهش پیشنهاد دوستی میده؟
  • سلام بازم از اول 1391/05/13 18:36
    من از سرزمین دیگه اومدم اینجوری دیگه بهتر شد اومدم یه جایی دیگه که بتونم راحت بنویسم دیگه ترسی وجود نداره ازینکه یکی بیاد و مطالبت رو بخونه