حرفای یواشکی یک خانم حسابدار

اینجا مینویسم از زائده توهمات و تخیلات مغزم .

حرفای یواشکی یک خانم حسابدار

اینجا مینویسم از زائده توهمات و تخیلات مغزم .

منو یه روز فوق العاده

امروز یه شرکت استخدام شدم نیمه خصوصی/دولتی

خدایـــــــــــــــــــــــــــــــا شکرت

به این برکت ، دیگه از خدا چیزی نمی خام تا همین جا هم دمش گرم 

پ.ن:

+خوشم میاد وقتی لپ تاپم رو 160 درجه میزارم. تسلطم خیلی میشه، خیلی

خدایا نیگا کن از صبح تا حالا چقد به فکرت بودم و تشکر کردم. بازم مرسی میبوسمت خدایا جونم

حرفای داداشی

داداشم همیشه میگه یه جوری برو بیرون که اگه گرفتنت رومون بشه که بیام دنبالت!! (کلانتری ینی)

ولی نمی دونم چرا هیچ وقت منو نمی گیرن

واقعا نمی دونی؟؟؟

خوب معلومه چون ظاهر ساده ای دارم

داداشم میگه باید عین دلمه خودمو بپوشونم منم که حرف گوش نمی کنم که!!!

کی بهتر از کیه؟!

بیا من میگم بزار یه عجیجمی داشته باشیم واس روز مبادا، حداقلش اینه چس ناله هاش مردونه اس به دلم میشینه

بعد از مدتها دوستمو تو فیس بوک دیدم گفتم:

+ سلام خوبی عزیزم؟

- سلام نه والا

+باز چی شده اتفاقی افتاده؟

- نه مگه باید اتفاقی بیافته؟!

+ پس چته؟

- دلم گرفته؟

+چرا؟

- چرا نداره از تنهایی دیگه

+ آخی عزیز دلم این که غصه نداره من پیشتم. خدا رو شکر کن یه نر خر بالا سرت نیس که بهت زور بگه

- من نر خر میخام

+ دیوانه ای بخدا. راستی شلوارتو چیکار کردی کوتاه کردی؟

- توام گیر دادی به این شلوار ما!!! چیکار داری؟

+ دیونه خواستم بحث رو عوض کنم

- آخی عزیز دلم. فردا چه کاره ای؟!

+ مهندسم

- نه بی شوخی!!

+ بعد از ظهر رو بیکارم و در خدمتتم. ببرمت بیرون یه هوا بخوری

- من تا 4کلاس دارم دوس دارم بریم کوه

+ باشه بعد 4بریم ولی نهار رو مهمون شما

- الان که یکم فکر کردم داداشم تنهاست و باید پیشش بمونم, عزیزم کاری نداری بوس

---------------------------

نتیجه گیری: و این چنین شد که حالش خوب شد و احساس تنهایی نکرد. 

بعد میگن ادم چرا از نوع خودش دوست نداره واس همین مسخره بازیاست دیگه

:(

امشب ازون شباست که خون به مغزم نمی رسه و حوصله هیچ کسی رو ندارم

امشبم شب تولده

من برم عروس شم که تو جشن تولد بازم ستاره مجلس بشم و برگردم تعریف کنم

+ خیلی خوش گذشت. کلی بزن و برقص. آنقد رقصیدیم که می بایست یکی دستمونو میگرفت که بشینیم.

بچه های کوچیک روشون نمی شد ولی منووووووووو تو یه جشن تولد ، گنده گنده البته خوشکل خوشکل تصور کن

بزرگترین هدف

آدم باس تو زندگی هدف داشته باشه

بزرگترین هدف منم اینه از طبقه دوم شرکتمون تف بندازم تو سطل آشغال دم در

هدف گیریم افتضاحه


--------------

همش تقصیر این کودک درونه هااااااااا

زنگ تفریح

اولین کلمه ای که به ذهنتون میرسه رو بنویسید لطفا:

+ حرف ت: تمساح

+ گیلاس : کرم

+ ته تغاری : داداشم

+ مداد : گچی

+ نیکن : بازیگر

+ آبان : تولدمه

+ دود : سیگار

+ ترشی : قره قروت

+ خفگی : بغض

+ دزد : قلبمو ربود

+ دروغ : همیشه گفتم

+ خودکشی : با طناب

+ سیب پیوندی : با گلابی

+ فرش : قرمز

+ لیوان شکسته : دست بریده

+ بادکنک : قیافش

+ فریاد : زوزه

+ کودکیم : یه طفل بی گناه

+من : پیچیده

+ تو : نمیشناسمت

+ مزاحم : روانی

+ ترس : شلوار خیس

+ امتحان : قبولی

+ شکوفه : صورتی

+ لبالب : دزدکی

+ گناه : فقر

+ کیبورد : رقص و بکوب

+ قافیه : بودم و شدم

+ خودم : ینی من

+ سوما : بازیگوش و دردسرساز

+ صبر : ندارم

+ سکوت : علامت رضاست

+ متمایل : تابش نگا او

+ نفت : با کبریت

+بارون : بدون چتر

توجه- سلیقه- هنر

* سلیقه هامون همیشه متفاوته ولی همدیگه رو تحمل میکنیم. برامون سخته ولی مجبوریم دیگه

* به ناخن های دستم نگا کردم و دلم خواست که نقاشیشون کنم

خواستم طرح کفش دوزک بزنم ولی تکراری بودش، بعدش خواستم طرح شب و روز بزنم ، این خیلی قدیمی شده. خواستم مدل چشم و نظر بزنم دیدم طرح جدیدیه تا حالا کسی اینجوری نزده. یکی در مون این مدل رو زدم و اون یکی در میون دیگه رو آبی یواش زدم خیلی قشنگ شد با پوستی سفید خیلی مچ شد.

ناخن ها همیشه نیم سانت بلند بوده و هر سری یه لاکی بهشون زدم. دستام همیشه خوشحالن

کم پیدا میشه که بدون لاک باشم. لاک هم گرون شده لامصب

* این تعاونی جدیدی که رفتیم واس حسابرسی یه آقایی داره گل، مهربون ولی نمی دونم این دو روزه چرا عوض شده. امروز چوسون فوسون کرده بود، ریش زده بود، موهاشو یه وری چرب و چیلی کرده بود دیگه گل تر و آقاتر شده بود. نکنه خبریه!!! بخدا دیگه من بی گناهم، به گمانم بوی توطئه میاد. امروز نه که شیک زده بود توجهم بهش زیاد شد. قبلا هم توجه می نمودم ولی امروز هزار ماشالا یه چیز دیگه شده بود.

من که میگم خبریه نگین نگفتم

------------------

پ.ن:

- توجه و عرض ارادت به جنس مخالف همیشه برام جالب بوده و هست. چرا همیشه تو جمعی که همه خانومن و یه آقا باشه همه سر و کله همو میشکنن که از همه بهتر به چشم بیان و برعکس

- درس امروز :  ساخت توپ گلف


2تا فیلم از نگاه من

1. سعادت آباد

2. زندگی مشترک آقای محمودی و بانو

این جفت فیلم بنظرم شاید جالب نباشن ولی رابطه بعضیاشون و احساستشون رو خیلی دوس داشتم.

+ رابطه علی تو فیلم سعادت آباد که زنش رو خیلی دوس داشت. خیلی که میگم ینی خیلی. بعضم گرفت از بعضی دیالوگاش

+ رابطه ساناز که با خودش معلوم نبود چند چنده!!! این فیلم از نظر محتوایی کمی پخته تر بود . جا داشت که یکم رو رابطه و احساسات کار بشه ولی کم لطفی شده بود

پیشنهاد میدم حتما 2تا فیلم رو ببینید

کاش علی شوور من بود

یه احساس قشنگی دارم امروز

دانلود آهنگ نامو به اسم باران

بارانا ده باره

نم نم دیته خواره

یادگاره که مان تر دا کا بارانا

اوی کوچو شه قامی

پیداتی پر ده بوی

او هاورگه یی که جژوانی جارانا

.

.

هر وه کو خونکی

نرم و ناسک و خوش

کا له چاوی ماندو  به 

خاوی به من بو

امیدوارم که درست نوشته باشمش